متن آهنگ روح تس
متن آهنگ روح تس
آآ ، پایی نبود ، سرگردون ، بدن به بدن
با اینکه نمیتونم رو زمینِ پوسیده ی شماها قدم بزنم
با اینکه بارِ گناهِ شما رو ، با وجودِ عقیده به خدا رو
رو دوشم میکِشم و سنگینم ، ولی من خودِ تسکینم
سفرم توو کالبدِ انسان ، به جستجوی بانوی پنهان
ولی انگار ، قصه ی ما رو یکی دیگه مینویسه جز باد
من رو این ورقه فهمیدم ، جرقه زد توو سرم و چرخیدم
نباشه عمرِ همگی زیاد ، راهای نرفته پاهای بسته
جریانِ همسو با من توو مسیر ، بی هوایی و اشعه
زورِ انعکاسِ قمرت ، کِشنده های شرِ عملت
منم نامه ی پُر غلطت ، منم همون مارِ رو کمرت
منم دکمه ی فشارِ رو هدفت
رو مهره های تقدیرِ قنداق جهلت
تا موی یار توو بغلت ، یادت نره این صدای گردنته
واسه دیدِ بهتر ، همه چیو میگه بهت
لالایی هام توو گوش هوش ، شبِ سیاه وسطِ روز
تو چی میدونی از تاول پا؟ فقط میدونی از دامنه ها
تو چی میدونی از معنای ما ، فقط شنیدی از آفت راه
لحظه های تو همشون گُم میشن ، تو چه میدونی از آن
منم و ثانیه ای که توو بیهوشی TNT میپری از بام
میزنی بال ، و تنها همین لحظه یعنی معنیِ پرواز
رازِ من فاشه دوتا واژه من ، بریم به جایی که نباشه زن
جیره این طنابِ تن ، گیرِ این ضحاضحم
رهای منجلابِ حق ، کو راهِ فرار از دقایقم
من نه عاشقِ زندگی ام ، نه متنفرم ازش
خستم از سفر به جسم دیگه ام ، به مناظره های من و هوش
به گیرنده های عصبِ نور ، همون ذره های شوقِ رسیدن
پاره کن پیرهن که جامه منم ، بزن بیرون از پوست
رهایی من و تو زیرِ بارِ سنت ، یعنی همین یعنی درد
یعنی همین راهِ غلط ، یعنی خلافِ جریان قایقتو بدی به دریای ترس
- ۹۸/۰۴/۲۲
- ۱۹۱ نمایش