متن آهنگ یار جونی آرون افشار
می روی و من از رفتنت، بی قرارم
طاقتِ بی تو بودن؛ ندارم… ندارم…
میروی و مرا می کُشد فصلِ دوری
ابر بارانیم، بی تو باید ببارد
یارِ جونی… یارِ جونی…
هم درد و درمان، واسه جونی
بزودی
- ۰ نظر
- ۱۷ تیر ۹۸ ، ۱۶:۲۸
- ۱۸۳ نمایش
می روی و من از رفتنت، بی قرارم
طاقتِ بی تو بودن؛ ندارم… ندارم…
میروی و مرا می کُشد فصلِ دوری
ابر بارانیم، بی تو باید ببارد
یارِ جونی… یارِ جونی…
هم درد و درمان، واسه جونی
بزودی
یادت که میوفتم
دلم میگیره باز
تو دنیای منی
اما همش پرواز
پرواز از این بومو
پرواز به اون بومو
منم تو این خونه
تنها و حیرونو
باورت ندارم دیگه نه
حالِ من فاجعست واقعا مریضه
ولی نه ببین باورت ندارم دیگه
حالِ من فاجعست واقعا مریضه
نیومدم اصاً پی درصد بستن
منطق رفت زیر این دلِ سگ مصبم
حاضر شدم همه چی نصف شه از وسط
همه چی نصف شه از وسط
تصور کردم تو خانومِ خونمی
دنیا یه طرف تو واقعاً یه دونمی
با روح و بدن ظریفت کوهمی
(یه کوهِ بلند)
فرقی نداره یه کلبه یا قصر
حتی تراژدیش عاشقانست
همسفر همیم کل جاده رو
(کل جاده رو)
عشق میکردم وقتی لباسام تنت بود
با جون و دلمم چرا باز کمت بود
زدی خراب کردی پلِ آخرو
ولی نه ببین باورت ندارم دیگه
(حال ندارم بدم تکستا رو جواب)
حال من فاجعست واقعا مریضه
(یه جوریم انگاری پریدم از خواب)
ولی نه ببین باورت ندارم دیگه
(حال ندارم بدم تکستا رو جواب)
حال من فاجعست واقعا مریضه
(یه جوریم انگاری پریدم از خواب)
چته ها شُل کن خُب نگو نه
حسمون تُرمز شد بَد اومد
قُر قُر قُر از اونور در اون حد
اینورم جنگ توو درونم وایسا پاچیدم
جا نزدم نشو پاپیچم
باورمم نمیشه که ته مسیر انقدر زشته
بحثامون هم بی فایده ان
چشم معصوم با یه درونِ دریده
به دور و وَرت بگو خَفه چون نبوده ندیده
زندگیمو سر تو من قُمار کردم
دیدم آرزوم اینه کاش بهونه نگیره
اگه میسوزونمت چون مذابه تووم
یه باخت سنگین سرِ قمار روح
جواب توو مخیا فحش نیست شما بگو
فقط اینم بگم مسیرا رو جدا بدون
ولی نه ببین باورت ندارم دیگه
(حال ندارم بدم تکستا رو جواب)
حال من فاجعست واقعا مریضه
(یه جوریم انگاری پریدم از خواب)
ولی نه ببین باورت ندارم دیگه
(حال ندارم بدم تکستا رو جواب)
حال من فاجعست واقعا مریضه
(یه جوریم انگاری پریدم از خواب)
یه چالِ روی گونه ، دو ابروی کمونت
دلم رو میکِشونه ، روزِ وصالمونه
آره روزِ وصالمونه
عشقی که بینمونه ، آره مالِ هر دومونه
میگذره این زمونه ، عشقِ فقط میمونه
عشقِ فقط میمونه
ای وای ای وایِ من ، دلبر زیبایِ من
یا از این ورِ پشت بوم
غش کردم یا اون ورش
هی خواستم برسم زود تهش
هرچی کتاب داشتمو فقط خوندمش
آب از آب تکون نخورد چون شبی
به هر کی رسیدی؛ بگو من چی کارتم
بگو هر چی میگی؛ نه نمیارم… پایتم…
وردِ زبونمه اسمت؛ تو شدی عادتم… تو شدی عادتم…
موهاتو که بالا می بندی، ماه جلوت کم میاره!
چشمای خاص تو مگه…
هر جای این شهر؛ ردِ من و تو
کی عاشقی کرد؛ قدِ من و تو؟
گفتی میمونی… اما دلت رفت
خاطره هامون، از خاطرت رفت
خیلی وقته که این خیابون؛ توو بارون ندیده
بزودی
دیدمت ، عشق میانِ قلبِ من دامن گرفت
آسمانم از سرِ خوشنودی باریدن گرفت
چشمهایت غصه را از زندگی من گرفت
از همه عالم دلم تصمیم دل کندن گرفت
دلبرِ خوش خنده ی من ، حرفاتو با خنده بزن
لحن قشنگت رو میخوام
بمون همیشه توو دلم ، نازتو دائم میخرم
ما همیشه یه چند ثانیه دیر رسیدیم
گشنه ولی یجور دیدیمون
که انگار سیر سیریم
ما همیشه سر پایین ولی پیرِ پیریم
توو جوونی پَسی خوری
وسط بگیر بگیری
آره ما پس مونده های
همون عشق و حالای دیر به دیریم
آره ما زامبی بودیم زیر گریم
آرامشِ با تو ، آره نفس هات
میخوام با تو هر جایی میام خسته نمیشم
هر جوری که باشی ، میخوام که تو باشی
تو همونی که با خندیدناش دیوونه میشم
بگو چی توو چشاته ، که دلِ من باهاته
هر جا که برم فکرِ تو از یادم نمیره
تا دنیا دنیاست ، عشقِ تو همینجاست